زندگی هر انسانی از لحظه بسته شدن نطفه در رحم مادر آغاز و با به دنیا آمدن او و تا لحظه مرگ ادامه می یابد. هرچند بخش نخست زندگی انسان در رحم مادر، چند ماهی بیش نیست اما بخش مهمی از خصوصیات و ویژگی های انسان از همان دوران بوجود می آید؛ ویژگی های جسمی […]

زندگی هر انسانی از لحظه بسته شدن نطفه در رحم مادر آغاز و با به دنیا آمدن او و تا لحظه مرگ ادامه می یابد. هرچند بخش نخست زندگی انسان در رحم مادر، چند ماهی بیش نیست اما بخش مهمی از خصوصیات و ویژگی های انسان از همان دوران بوجود می آید؛ ویژگی های جسمی و ظاهری، خصوصیات اخلاقی و حتی نوع نگرش به دنیا همگی برآمده از عوامل مادرزادی و ژنتیکی(در کنار عوامل محیطی) سرنوشتی متفاوت از دیگری را برای انسان تعریف و تعیین می کند.
یکی از ویژگی هایی که فرد را از دیگران متمایز می کند میزان توانایی ها و محدودیت های جسمی او می باشد، محدودیت هایی که در شرایطی از آنها با عنوان معلولیت یاد می شود و موجب تمایز فرد از سایرین و حتی رقم خوردن سرنوشتی متفاوت برای او می گردد.
فرد دارای معلولیت ناخواسته در شرایطی نابرابر، برای دستیابی به حقوق اولیه خویش ناگزیر به رقابتی ناعادلانه و نفس گیر با سایر شهروندان می باشد. شرایط نابرابر فوق در جوامعی که فاقد قوانین حمایتی لازم بوده و نگرش شهروندان به مقوله معلولیت در سطح پایینی قرار دارد عرصه را برای فرد دارای معلولیت سخت تر می نماید. وضعیت جامعه معلولین کرمانشاه چنین است، این افراد در طول زندگی با انواع مشکلات ریز و درشت دست به گریبان هستند و برای رسیدن به حقوق شهروندی با موانع عدیده ای مواجه اند.
فقدان قوانین حمایتی مناسب، نبود ضمانت های اجرایی موثر، زیر ساخت ها و امکانات نامناسب شهری، فرهنگ غلط و… همگی دست در دست یکدیگر جبهه متحدی را تشکیل داده اند تا فرد دارای معلولیت را اگر شد از زندگی وگرنه از موفقیت نا امید گردانند!
در این میان افراد دارای معلولیت متاثر از میزان اراده و اعتماد به نفس خود، هر یک راهی برای ادامه زندگی می یابند از وابستگی به خانواده و نهادهای حمایتی تا مبارزه برای رسیدن به آرزوهای محال!
دسته اخیر علی رغم مشکلات و موانع فراوان راه و رسم مبارزه را می آموزند و به هر طریق ممکن سعی در رسیدن به هر آنچه که می خواهند و حقشان هست دارند، این عده چه به خواسته ها و آرزوهایشان برسند چه نرسند؛ راه موفقیت را پیش گرفته اند و در هر صورت پیروز میدان خواهند بود.
*
افشین امیری پریان یکی از صدها شهروند دارای معلولیت کرمانشاهی است که با معلولیت جسمی، حرکتی شدید در تلاش است تا زندگی را آنگونه که دوست دارد بنویسد. او برای رسیدن به مقصود از هیچ کوششی دریغ نکرده هرچند در این راه با موانع بسیاری هم مواجه بوده است.
این جوان دارای معلولیت پس از سال ها انتظار و به دشواری سرانجام و در سن هجده سالگی تحت پوشش بهزیستی قرار گرفت اما نوع نگرشش به زندگی به وی آموخت که تنها باید به خود و توانایی هایش تکیه کند و راه موفقیت را در استقلال مالی یافت از اینرو به کار کردن مشغول شد. او علی رغم داشتن معلولیت شدید جسمی، حرکتی به نگهبانی مجموعه ورزشی جانبازان مشغول شد و تلاش می کند تا با حاصل دسترنج خود آینده ای روشن برای خود ترسیم نماید.
امیری همچون دیگر شهروندان دارای معلولیت از فقدان زیرساخت های مناسب شهری جهت رفت و آمد معلولین گله مند است و می گوید: کرمانشاه شهر خوبی است اما مسئولین نسبت به مشکلات معلولین بی تفاوت هستند و کمتر به آنها رسیدگی و توجه می کنند!
یکی دیگر از دغدغه های افشین که شاید آرزوی هر جوانی بمانند او باشد ازدواج است وی در این خصوص معتقد است که برای افراد معلول ازدواج با یکدیگر بهتر است چرا که شناخت نسبی از مشکلات یکدیگر دارند اما با توجه به مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه و نبود امنیت شغلی تشکیل زندگی برای این قشر دشوار است لذا از مسئولین امر انتظار داریم که شرایطی فراهم نمایند تا جوانان دارای معلولیت هم بتوانند از امنیت شغلی برخوردار شده و تشکیل زندگی بدهند.
افشین های جامعه هرچند خود را در محاصره مشکلات فراوانی می بینند اما امیدوار به آینده مسیر دشوار زندگی را تا رسیدن به موفقیت پیش می گیرند تا اینگونه مسئولیت پذیری خود را در برابر بی تعهدی جامعه به رُخ همگان کشند.
گزارش از: م . بستار