« در سفری ماجراجویانه، گرتا تونبرگ چهارده ساله پس از دریافت ایمیلی نگران کننده از دوست آفریقایی اش به الجزایر سفر می کند تا پنگوئنی که خود را به طور عمد به ساحل آن کشور انداخته است، ببیند. با درک صحبت های پنگوئن و اطلاع از انگیزه ی قوی و به درخواستش، گرتا تصمیم می گیرد که با آنها راهی نیویورک شود تا بتواند در یک همایش شرکت کند.
برای ملاقات با شرکت کنندگان در این همایش، از جمله روباه قرمزی که از داستان افسانه ای «شازده کوچولو» نوشته ی آنتوان دوسنت اگزوپری می آید، شانسی بزرگ نیاز هست.درفصل آخر کتاب حقیقتی بیان و آشوبی در مرز میان واقعیت و خیال برپا می شود »
(برگرفته از کتاب محافظ زمین اثر مینا حدادیان)
بشر هزاره سوم را مجموعه ای از خطرات و چالش ها احاطه نموده تا جایی که زمین دیگر آن زیستگاه امن و آسوده همیشگی برایش نیست! او برای فائق آمدن بر این مشکلات می باید چاره ای اساسی بیاندیشد اما دستیابی به این مهم کار آسانی نیست چرا که سرمنشاء بسیاری از این چالش ها خود او و رفتارهایش است. درواقع نوع رابطه ی انسان با زمین و هر آنچه بر روی آن است مجموعه شرایطی را بوجود آورده که امنیت را برای نوع بشر به خطر انداخته که اگر چاره ای برای آنها نیاندیشد بزودی شاهد از بین رفتن زمین و زمینیان خواهیم بود! شاید به همین علت باشد که هراز گاهی در گوشه و کنار جهان صدای اعتراضی به علامت هشدار بلند می شود.
در میان هیاهوی زندگی ماشینی آنجا که محیط زیست در پای آسایش ظاهری انسان به مسلخ می رود هستند افرادی دغدغه مند که با رفتار و گفتار خویش انسان ها را به همایشی ذهنی برای همسویی در جهت حفظ زمین فرا می خوانند. مینا حدادیان نویسنده و فعال محیط زیستی کرمانشاهی یکی از افرادی است که دغدغه هایش فراتر از انگیزه های شخصی است و برای دستیابی به آنها از هیچ کوششی دریغ نمی نماید.
اخیرا کتابی از وی تالیف و منتشر گردیده که با زبانی ساده و جذاب به موضوع محیط زیست پرداخته است به همین بهانه گفتگوی کوتاهی با این جوان فرهیخته کرمانشاهی داشتیم که در ادامه آنرا مرور می نماییم.

لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.
مینا حدادیان هستم، ۳۱ساله، نویسنده و کارشناس مترجمی زبان انگلیسی
از فعالیت های زیست محیطی خود بگویید.
با توجه به نگرانی های عمیقی که درخصوص مسائل محیط زیستی وتبعات آن در خودم احساس کردم و باعلاقه وافری که همیشه به نوشتن داشتم سعی کردم که از قلم ،این ابزار قدرتمند بهره بگیرم تا دراولین کتابم به این موضوع بسیار قابل توجه بپردازم
پیش از نوشتن این کتاب چه فعالیت هایی در زمینه حفاظت از محیط زیست داشته ای؟
همواره به صورت انفرادی و یا با مشارکت همسرم هرزمان که میهمان طبیعت بودیم به پاکسازی محل از زباله اقدام کردیم وحدود یک سالی هست که از طریق فضای مجازی سعی به اطلاع رسانی و اگاهی بخشی در خصوص محیط زیست و مشکلات مربوطه داشته ام
بزرگترین تهدید زیست محیطی استان را چه می دانی؟
از آنجا که صحبت کردن در خصوص محیط زیست کشور به صورت تخصصی نیاز به نظر کارشناسانه و دقیق داره بنده هرگز نمیتوانم جسارت بکنم وبه عنوان یک صاحب نظر سخنی دراین مورد داشته باشم اما درحد مطالعات و تحقیقاتی که برای تألیف کتابم هم نیاز داشتم می توانم بگویم که برای شهر ما کرمانشاه مسئله مدیریت منابع آبی همانطور که پروفسور کردوانی هم بارها اشاره کردند یک مشکل جدی هست و بعد از آن به نظر شخص بنده عدم فرهنگ سازی به قدر کفایت و لازم درخصوص محیط زیست به شهر ما آسیب جدی می زند
بعنوان یک فعال محیط زیستی تلاشها برای حفظ و نگهداری محیط زیست استان را چگونه ارزیابی می کنی.
قطعا بنده به عنوان یک شهروند قدردان زحمات هرشخصی که مسئولانه در این حوزه تلاش می کند هستم، از مدیریت محترم سازمان گرفته ،محیط بانان ارزشمند و دلسوز تا هر شهروندی که چه بسا داوطلبانه و گمنام برای حفظ این منابع طبیعی بی نظیر همت می کنند، اما هرگز این اقدامات را کافی نمی دانم و خصوصا مسولیت جدی را برعهده ی شهروندان می دانم که درکنار هم می توانند زمینشان را پاک نگه دارند و احیا کنند
نقش و جایگاه مردم و تشکل های غیر دولتی در حفظ محیط زیست چه می باشد.
نقش مردم نقش اساسی و کلیدی این ماجراست و به نظر من خود مردم هستند که باید تصمیم بگیرند که جهانشان را چگونه می خواهند و تشکلهای غیر دولتی هم در خصوص آگاه سازی و جلب حمایت در این حوزه بسیار ثمربخش خواهد بود
در خصوص کتابی که نوشته ای توضیح بدهید.
بله، به لطف خداوند توفیق این رو داشتم که کتابی را به دو زبان انگلیسی و فارسی با عنوان
Guardian of Globe
در انگلیسی یا محافظ زمین در فارسی به چاپ برسانم
نسخه انگلیسی کتاب اواخر مارس سال ۲۰۲۰منتشر و در سایت آمازون عرضه شد و نسخه فارسی کتاب اخیرا به چاپ رسیده و کار انتشار الکترونیک کتاب هم درحال انجام است
در کتابم راوی داستانی علمی-تخیلی هستم که از زبان کاراکترهای مختلف به بحران های مربوط به محیط زیست اشاره شده است از آنجا که به موضوعاتی از این قبیل کمتر پرداخته می شود و بطورکلی دارای ثقل مبحثی می باشند ، تمام تلاش من براین بوده که از طریق کاراکترهای جذاب و محبوب و به شیرینی یک داستان به این موضوعات اشاره کنم
صادقانه بگویم با دیدن فعالیتهای بانوی فعال محیط زیست سوئدی، گرتا تونبرگ که در سن نوجوانی مجدانه برای هشیار کردن مردم جهان نسبت به تغییرات اقلیمی و تبعات وحشتناک آن تلاش می کند و حتی اعتراضات او تا سازمان ملل هم پیش می رود، انگیزه ای قوی در من ایجاد شد که با نوشته هایم به یاری این جریان بروم، همانطور که شخصیت اصلی داستان هم، همین بانوی دوست داشتنی هستند
در راه تالیف این کتاب از چه حمایت هایی بهره مند شدی و با چه مشکلاتی مواجه بودی.
تالیف، ترجمه وهزینه های مربوط به چاپ کتاب توسط خود من انجام شد وبرای من یک هدف متعالی بود اما راستش را بگویم برای نسخه انگلیسی کتاب چالش های متعددی داشتم از جمله اینکه بخاطر تحریم های ایران تا به این لحظه من نتوانستم هیچ فرصتی برای معرفی کتابم به مخاطبین جهانی آن داشته باشم ودر واقع کسی این کتاب را نمی شناسد اما درایران بعداز معرفی کتاب به سازمان محیط زیست کرمانشاه، با همکاری خوب بخش روابط عمومی، در اولین قدم خبری روی سایت سازمان قرار گرفت تا درخصوص این اثر اطلاع رسانی انجام شود و همکاری ما ادامه خواهد داشت
تالیف چنین کتاب هایی در ترغیب و تشویق مردم بویژه نوجوانان به موضوعات زیست محیطی چه تاثیری خواهد داشت.

در کتاب ارزشمند «من ملاله هستم» خواندم که
دوچیز قدرتمند در جهان وجود دارد: ” شمشیر و قلم”
اعتقاد دارم نوشته های قوی که بهم می پیوندند تا یک کتاب خصوصا در چنین زمینه هایی وبطور ویژه درسبک داستانی به وجود بیاید می تواند بسیار الهام بخش و مفید باشند خصوصا برای رده سنی نوجوانان چرا که از دیرباز داستان سرایی یک روش سنتی و قابل قبول برای انتقال یک سری مفاهیم ارزشمند بوده است و همواره یک راه تضمینی برای آموزش و فرهنگ سازی هست.
با آرزوی موفقیت برای این نویسنده جوان کرمانشاهی
گفتگو از: م . بستار