همیشه جملات کلیشه‌ای برای کمبود زمان مطالعه و کتابخوانی در کشور گفته می‌شود و همواره برای دانستن دلایل پایین بودن آمار مطالعه به سراغ کتاب خوان‌ها، ناشران، نویسندگان و مسئولان می‌روند؛ یعنی بالادستِ کتاب و کتابخوانی. آن‌ها هم دلایلی، چون گرانی کاغذ، کمبود حمایت دولت‌ها، سانسور و مسائل فرهنگی را مطرح می‌کنند. در پایین دست هم نظرسنجی‌هایی خشک و بی‌روح صورت می‌گیرد و بعد مسئله فراموش می‌شود .

به گزارش چویر نیوز – همیشه جملات کلیشه‌ای برای کمبود زمان مطالعه و کتابخوانی در کشور گفته می‌شود و همواره برای دانستن دلایل پایین بودن آمار مطالعه به سراغ کتاب خوان‌ها، ناشران، نویسندگان و مسئولان می‌روند؛ یعنی بالادستِ کتاب و کتابخوانی.
آن‌ها هم دلایلی، چون گرانی کاغذ، کمبود حمایت دولت‌ها، سانسور و مسائل فرهنگی را مطرح می‌کنند. در پایین دست هم نظرسنجی‌هایی خشک و بی‌روح صورت می‌گیرد و بعد مسئله فراموش می‌شود . عمده دلیل کتاب نخوان‌ها، اما گرانی کتاب است و مخالفان این دلیل هم به سرعت قیمت ساندویچ و کتاب را مقایسه می‌کنند. حال آنکه پایین بودن سرانه مطالعه، دلایل ریشه‌ای تری دارد و البته راهکار‌هایی که مهم‌ترین آن داشتن راهبرد و حوصله است.
کیت اوتلی، رمان‌نویس و استاد بازنشسته روان‌شناسی شناختی، سال‌ها درباره روانشناسی داستان تحقیق کرده و از فواید کتابخوانی می گوید و عنوان تحقیق او «چنین چیز‌هایی مانند رؤیاها: روان‌شناسی داستان» است که درباره چگونگی شکل‌گیری شناخت و تعیین هویت از طریق شخصیت‌های داستانی می‌گوید. او در این کتاب توضیح می‌دهد که ادبیات چگونه مهارت‌های اجتماعی را تقویت می‌کند و باعث رشد احساسی ما می‌شود و درک ما از خود را شکل می‌دهد و کتابخوانی در حوزه های مختلف سبکهای نوشتاری نوعی شبیه‌سازی ذهنی است: شبیه‌سازی خودمان در تعامل با دیگران در اجتماع، هنگام تجربه‌کردن و گمانه‌زنی درباره آینده ممکن. کتاب به ما فرصتی برای تمرین‌کردن موقعیت‌های مختلف می‌دهد، بدون اینکه با آسیب‌های ماندگار همراه باشد. بی‌دلیل نیست که نویسندگان و خوره‌های کتاب، آن را بهترین دوست انسان می‌دانند.

مارسل پروست در مقاله‌ای دوستی انسان با کتاب را این‌گونه توصیف می‌کند: «هیچ اجباری در این معاشرت نیست. اگر با آنها وقت می‌گذرانیم، به‌خاطر این است که واقعا می‌خواهیم. وقتی رهایشان می‌کنیم، حسرتی در کار نیست. نگران پایان دوستی‌مان نیستیم یا اینکه از من خوشش آمد یا نه، چه فکری درباره من کرد یا نکند کس دیگری جای مرا بگیرد.»
حال با این اوصاف باید در خصوص کتابخوانی در کرمانشاه گفت که سالن های مطالعه نسبتا بزرگی در کرمانشاه وجود دارد؛ ولی فقط پشت تعداد کمی از میزها، دانشجویان و دانش‌آموزان مشغول مطالعه‌اند؛ آن‌هم به دلیل نزدیک بودن امتحان‌های پایان ترم. کتاب‌داران نیز یا مشغول مطالعه‌اند یا از شدت بیکاری و کمی مراجعه‌کننده، مرتب به ساعت دیواری نگاه می‌کنند تا ببینند ساعات کارشان کی تمام می‌شود. این‌جا یکی از کتابخانه‌های عمومی کرمانشاه است.
با توجه به فراگیری استفاده از اینترنت و تولید شکل‌‌های دیگر کتاب و منابع آموزشی و اطلاع‌رسانی مانند کتاب‌های الکترونیکی و صوتی در دنیا، کتابخانه‌های عمومی نیز با تغییراتی در شکل ظاهری و محتوایی و همچنین نوع خدمات‌دهی خود ایجاد کرده‌اند تا پررونق و برای مخاطبان جذاب باشند. اما در ایران و بویژه در کرمانشاه، شکل و شمایل ظاهری و محتوایی این کتابخانه‌ها با آنچه در ۲۰ یا ۳۰ سال پیش بود، فرق چندانی نکرده است. بیشتر آن‌ها نه تنها همچنان شیوه سنتی خود را حفظ کرده‌اند؛ بلکه از سرعت قافله فضای مجازی هم باز مانده‌اند.
«مطالعه» که فرهنگ لغت «عمید» آن را«اطلاع یافتن از چیزی با ادامه نظر در آن» معنا کرده است، و جزو نیازهای روحی و معنوی انسان محسوب شده و عادت به مطالعه در بین افراد جامعه یکی از معیارهای توسعه فرهنگی است. یکی از فاکتورهای اثرگذار بر عادت به مطالعه و حوزه فرهنگ کتابخوانی، امکانات و فرصت ‌هایی است که در این راستا در یک جامعه ایجاد می شود.
نهادینه نشدن فرهنگ کتابخوانی، تبلیغات کم و غلط، مشکلات مالی و گرانی کتاب، سرگرمی های دیگر، فرهنگ خانوادگی و در بعضی موارد تحصیلات پایین والدین، از موانع توسعه فرهنگ مطالعه بخصوص در قشر جوان به شمار می رود.
این روزها حتی دکور منازل را هم نگاه کنید، فرهنگ کتابخوانی و مطالعه و کتابخانه داری جایی در دکوراسیون و مبلمان ما ندارد، برخلاف گذشته که مهم ترین و زیباترین فضای یک منزل، به کتابخانه و نگهداری کتاب اختصاص داده می شد
گشتی در یکی از کتابخانه‌های عمومی کرمانشاه نشان می‌دهد، قفسه‌های این کتابخانه به همان شکل سابق رده‌‌بندی شده با وجود اینکه به گفته اغلب کتابداران و کتابفروشان، کتاب‌های تاریخی به‌ویژه تاریخ معاصر، رمان و ادبیات و انگیزشی از مهم‌ترین موضوعات مطالعات عمومی در کرمانشاه است، اما در لابه‌لای قفسه‌های کتابخانه‌های عمومی تنها شماری از منابع انتخاب شده این نوع کتابها یافت می‌شود و باز هم باید بسیاری از آن‌ها را در بساطی‌های کنار خیابان یا معدود کتاب‌فروشی‌ها جستجو کرد.
جوانان کرمانشاهی یکی دو دهه گذشته که حالا دوران میانسالی و پیری خود را می‌گذرانند، برای مطالعه یا قرض گرفتن کتاب‌هایی روز آن دوران، بیشتر عضو کتابخانه‌های عمومی می‌شدند و هر هفته و هر ماه مشتاقانه به آن سر می‌زدند. اما نسل فعلی کمتر می‌تواند به بسیاری از کتاب‌های روز مورد علاقه خود در کتابخانه‌های عمومی دسترسی داشته باشد.
یکی از اقدامات موثری که در دنیا برای جذاب‌تر کردن فضای کتابخانه‌های عمومی انجام شده، دیجیتالی کردن کتابخانه در کنار دسترسی به کتاب‌های کاغذی است. موضوعی که اغلب کتابخانه‌های عمومی ایران هنوز فاصله زیادی با آن دارند و می‌توان به طور قطع به یقین به آن ادعا کرد زیرا محدودیت‌ها و اعمال سلیقه زیادی در این رابطه وجود دارد.
حال با این اوصاف پسرجوانی برای عضویت در کتابخانه عمومی که در پارک نزدیک محل کارش واقع شده، به آنجا رفته تا هم شرایط عضویت و هم کتاب‌های این کتابخانه را به لحاظ موضوعات مورد علاقه‌اش بررسی کند. او می‌گوید: «با وجود اینکه نسخه الکترونیکی و صوتی بسیاری از کتاب‌ها در اینترنت موجود است؛ اما کتاب کاغذی چیز دیگری است. متاسفانه در شهر بزرگی مثل کرمانشاه پراکندگی کتابخانه‌های عمومی بسیار نامناسب است.»
همچنین خانمی را دیدم که در حال عبور از خیابان کتابی در دست داشت و با ذوق تمام ان کتاب را مطالعه می کرد که به قول خودش عاشق کتاب است که در این رابطه می‌گوید: «شاید مهم‌ترین فرق بیشتر کتابخانه‌های عمومی امروز با آنچه در زمان نوجوانی و جوانی دهه چهل، پنجاه و شصتی‌ها دارد این است که یکی دو تا کامپیوتر در کتابخانه‌ها گذاشته شده تا کار جستجوی کتاب را آسان‌تر کند و یا از طریق سیستم شبکه‌ای، می‌توان از وجود کتاب مورد نظر در سایر کتابخانه‌ها مطلع شد.»
او می‌افزاید: «امروزه تقریبا در بیشتر کتابخانه‌های عمومی بخش کودک دایر شده است، اما فضای این بخش در این کتابخانه و بسیاری دیگر از کتابخانه گرمتر از بقیه قسمت‌ها نیست. زیرا وقتی والدین بچه‌ها از کتاب و کتاب‌خوانی فاصله دارند، چطور می‌توان انتظار داشت فرزندان‌شان در این دنیای پرهیاهوی بازی‌های کامپیوتری و شبکه‌های اجتماعی اغواکننده، جذب کتاب شوند؟»
یکی از شهروندان کتابخوان کرمانشاهی که کارمند یکی از ادارات دولتی است، یکی از اصلی‌ترین مشکلات کتابخانه‌های عمومی را ساعت کاری آن‌ها می‌داند و می‌گوید: «اغلب این کتابخانه‌ها تا ساعت پنج بعد از ظهر باز هستند و تعداد کمی از آن‌ها تا ساعت هفت یا بیشتر مراجعه‌کننده می‌پذیرند. زیرا به گفته برخی مسئولان کتابخانه‌ها، افزایش ساعت کار نیازمند تامین اعتبار و جذب نیروی بیشتر است، موضوعی که چندان در اولویت قرار ندارد. همین موضوع باعث شده افراد کارمندی مانند من که از گذشته ارتباط ویژه‌ای با کتاب و کتابخانه داریم، امکان کمتری برای استفاده از کتابخانه‌های عمومی داشته باشیم.»
کشورهای در حال توسعه نزدیک به۸۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می ‌دهند اما کمتر از ۳۰درصد کتاب‌هایی جهان را تولید می کنند و کمتر از این مقدار نیز به کتابخوانی مشغولند. طبق آمار مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان درباره کتابخوانی، ۷۶ درصد از جوانان روزانه کمتر از ۳۰ دقیقه مطالعه می کنند که از این میان، بیشتر از ۷۰ درصد به مطالعه کتاب های روان شناسی و بازاری می پردازند. بر اساس آمار سازمان اسناد ملی ایران، ژاپن در رده اول مطالعه جهان قرار دارد که میانگین مطالعه آن به طور متوسط ۹۰ دقیقه در روز است.
بر اساس گزارش یونسکو، ژاپن از نظر عادت به کتابخوانی جایگاه نخست را در جهان دارد و ۹۱ درصد مردم این کشور به طور معمول کتاب، روزنامه و مجله می خوانند؛ برای مثال یک ژاپنی در سال بین ۴۶ تا ۴۷ کتاب می خواند و ۶۵ درصد مردم کره جنوبی نیز عادت به مطالعه دارند.

مقایسه سرانه مطالعه ایران و کشورهای دیگر نشان می دهد مهم ترین انگیزه ای که باعث می شود ایرانی ها سراغ کتاب نروند بی نیازی از مطالعه و حس دانای کل بودن است. اگر کلاه مان را قاضی کنیم می بینیم که ما آدم های با اعتماد به نفسی هستیم و این روزشها به دلیل حضور در شبکه های اجتماعی و فضای اینترنت و مواجه شدن با اطلاعات حداقلی و پیامکی بیشتر از هر زمانی خودمان را بی نیاز از مطالعه می بینیم. حالا هر قدر هم در آمارها خودمان را خوب جلوه دهیم و آمارهای خوب و پر و پیمانی را ارائه کنیم، صنعت نشر و تیراژ کتاب ها خبر می دهد از سر درون.
به نظر می رسد، فرهنگ کتابخوانی در استان ما نیز به سرنوشت خکشسالی این روزهای کرمانشاه دچار شده است. و یادمان باشد، کتاب و کتابخوانی هم در دریای بی توجهی مردم و مسئولان در حال غرق شدن است زیرا بحث کتاب و کتابخوانی همواره با سویه روشنفکری دنبال شده است. ویترین کتابفروشی‌های ما با کتاب‌هایی قطور و نازیبا، تزیین می‌شود. برخی کتاب نخوان‌ها به این نکته اشاره می‌کنند که دیدن فیلم و سریال را در حد اعتیاد تایید می‌کند و در پاسخ به اینکه چرا اهل کتاب نیست، می‌گوید:«کتاب‌ها جذاب نیستند. آدم رغبت نمی‌کند به کتابفروشی‌ها نگاه کند. یا کتاب کنکور می‌فروشند یا ویترین‌های قشنگ ندارند و رغبتی برای رهگذران برای اینکه دمی توقف و حتی تماشا کنند، ایجاد نمی‌کند، مگر از طبقه روشنفکر باشد. راهکار‌هایی که تاکنون داده شده هم نتوانسته مردم را پای کار کتاب بیاورد، چون کتاب‌های گران و سنگین با جلد‌هایی بد رنگ و مات ارائه داده‌اند.»
کتابفروشی‌های پیاده‌رویی یا غرفه‌هایی که در سراسر کرمانشاه بر پا می‌شود پر شده از کتاب‌های غیراخلاقی، راز و رمز پولدار شدن و… که با قرار‌دادن چند کتاب مذهبی، توجیه شده و بی‌توجه به افزایش سطح سواد و آگاهی مردم، به همان شکل قدیم مانده است.
برخی هم جذابیت را در کتاب‌های اروتیک، یاس نامه‌ها، وهن نامه‌ها و فحش نامه‌هایی به نام کتاب‌های روشنفکری و انتقادی می‌دانند و فقدان آن را دلیل کتاب نخوانی مطرح می‌کنند. برخی ورود گوشی‌های هوشمند، فضای مجازی و گسترش رسانه‌ها را عامل می‌دانند که برای کشور‌های در حال پیشرفت، دلایل درستی است هر چند با توجه به آمار بالای فروش کتاب در کشور‌های پیشرفته و دارای رسانه‌ها و فضای مجازی قوی، در آن کشور‌ها برخی این دلایل را رد می‌کنند که باید به تفاوت‌ها توجه کرد.
بعنوان سخن پایانی باید گفت توجه به ارتقا فرهنگ عمومی و رونق کتاب‌خوانی بر اساس سلیقه شخصی مردم انگار چندان مورد توجه دولتیان در ردیف بودجه استان قرار ندارد و علاقه‌ای هم به تامین مالی کتابخانه‌ها برای رفع کمبودها و بهبود کمی و کیفی آن‌ها ندارد، زیرا که از بودجه کل کشور هر سال کمتر از نیم درصد به این موضوع اختصاص داده میشود. به عنوان مثال، در سالیان گذشته تنها چهار صدم درصد کل بودجه کشور و نزدیک به ۱۲ صدم درصد منابع بودجه عمومی دولت، سهم کتابخانه‌های عمومی بود و. در آخر باید گفت اگر این روند عدم حمایت های دولتی از طرح های کتاب و کتابخوانی و عدم اختصاص بودجه در این خصوص باید آماده زوال فکری و اخلاقی جوانان ما بود زیرا که با بی برنامه گی زمینه ساز اصلی و کلنگ برده داری تکنولوژی را در زمین بایر اندیشه ایران می زنید و این باعث می شود که جوانان ما خوراک فکری و ذهنی و اخلاقی خود را از رسانه های معاند و ضد نظام دریافت کنند که این زنگ خطری است برای اینده سازان ایران می باشد که بجای آنکه در راه کتاب حقیقت را بجویند ، بنده حلقه به گوش رسانه های دیجیتالی و ارتباط جمعی در گوشی های موبایل شان می شوند پس به گوش و به هوش باشید .

محمد حقیقی راد

  • منبع خبر : چویر نیوز