خیابان در آن ساعت از روز مملو از جمعیتی بود که هر یک به کاری مشغول بودند. دستفروش ها با بساط خود نیمی از پیاده راه را اشغال کرده و با فریاد بلند مشتری می طلبیدند، مغازه دارانی که برای عقب نماندن از غافله علاوه بر ورودی مغازه اجناس خود را در پیاده راه چیده و رهگذرانی که بی توجه به حقوق دیگران به هر طریقی راهی برای خلاصی از این همه شلوغی و بی نظمی می جستند!

خیابان در آن ساعت از روز مملو از جمعیتی بود که هر یک به کاری مشغول بودند. دستفروش ها با بساط خود نیمی از پیاده راه را اشغال کرده و با فریاد بلند مشتری می طلبیدند، مغازه دارانی که برای عقب نماندن از غافله علاوه بر ورودی مغازه اجناس خود را در پیاده راه چیده و رهگذرانی که بی توجه به حقوق دیگران به هر طریقی راهی برای خلاصی از این همه شلوغی و بی نظمی می جستند!
مردمی که در هم می لولیدند علی رغم همه ی تفاوت ها در یک چیز با یکدیگراشتراک داشتند؛ شتابی که به وضوح در ساق پاها، چهره، صدا و رفتارشان دیده می شد!
در نقطه ای از خیابان و در مقابل یکی از مجتمع های تجاری مردم دست از فعالیت روزانه کشیده و به انتظار ایستاده بودند. گفته می شد قرار است عامل جنایت مجتمع تجاری(؟) که طی آن دو نفر از کسبه توسط یکی دیگر از همکاران خود به قتل رسیده بود را برای بازسازی صحنه جنایت بیاورند!

در این حین خودروی حامل عامل جنایت آژیرکشان به مقابل جمعیت رسید و متهم که مردی جوان با ظاهری آشفته و چهره ای مضطرب بود به همراه چند مامور و در حالی که دست و پایش در غل و زنجیر بود از خودرو پیاده شد. جمعیتِ خشمگین واژه ی قاتل را یک صدا زمزمه می کردند. مرد سیاه پوشی از میان جمعیت بیرون آمد و با فریادی توام با بغض متهم را مورد خطاب قرار داد که مگر برادر بیگناه من چه کرده بود که جانش را گرفتی و فرزندانش را یتیم کردی؟!
مرد جوان که حالا قاتل نامیده می شد سرش را به زیر افکند و در حالی که سعی داشت عجله و شتاب را از خود دور کند به آهستگی پیش می رفت. او که تا همین چند روز پیش همچون سایر مردم به زندگی عادی خود مشغول بود به فاصله ای اندک و بر اثر یک تصمیم اشتباه و خشمی آنی صحنه گردان جنایت مجتمع تجاری(؟) لقب گرفت و حالا با گام هایی لرزان مجدد به محل جنایت آمده بود.
قتلگاهی که پس از به آغوش کشیدن دو قربانی حالا میزبان قربانی سوم بود. قاتلی که او را هم بایستی قربانی نامید، قربانی شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه ای که در آن رشد و نمو یافته بود!
در واقع مردِ جوان پیش از آنکه برچسب قاتل را با خود یدک بکشد قربانی مناسبات غلط اجتماعی، خلا های قانونی، تناقضات ساختاری و مشکلات فرهنگی جامعه بود.
او اولین قربانی این شرایط نبوده و آخرین آن هم نخواهد بود و تا زمانی که صاحبنظران، تصمیم سازان و تصمیم گیران راهی برای برون رفت از این وضعیت نیابند همچنان شاهد قربانی های بی شمار دیگری در نقش قاتل و مقتول خواهیم بود!

  • منبع خبر : چویرنیوز