یكي از موضوعات و مفاهيم مورد توجه بشر، موضوع هويت است و فعالیتهای انسان در جهت احراز و يا معرفي هويت و مكان و مقامي است كه آرمانهای منبعث از جهان بيني او برايش تعيين ميكند. لذا توجه به باطن و معناي اشياء و اعمال ميتوانند به عنوان يكي از مهمترین عوامل هویت دهنده فرد و اجتماع و شهر ايفاي نقش نمايد.

یکی از موضوعات و مفاهیم مورد توجه بشر، موضوع هویت است و فعالیتهای انسان در جهت احراز و یا معرفی هویت و مکان و مقامی است که آرمانهای منبعث از جهان بینی او برایش تعیین میکند. لذا توجه به باطن و معنای اشیاء و اعمال میتوانند به عنوان یکی از مهمترین عوامل هویت دهنده فرد و اجتماع و شهر ایفای نقش نماید. هویت، حلقه اتصال زنجیر باورها و عقاید است. هویت هر فرد معنای گذشته و حال اوست. در سیمای شهری نیز هویت قابل تأمل است. در شهرسازی امروز کشور، شکل شهر با مسائل مهمی مواجه است که در این بین عدم توجه به جنبه های کیفی شهر،عدم توجه به ویژگیهای شهرسازی سنتی و عدم وجود رویکرد مناسب به گسترشهای سریع شهری قابل توجه است. هویت موضوعی است که تفاوت سیمای شهر قدیم ایرانی و سیمای شهر معاصر را موجب گشته است. آنچه مسلم است در تمامی تغییر و تحولات شهرسازی ایران در طول زمان وجه مشترکی بنام زیبایی و تناسب کلی شهری وجود دارد. بنابراین میتوان گفت اگر فضای شهری ایرانی واجد هویت بوده است و این هویت در فرهنگ، محیط، کالبد و معنا خود را مینمایاند، در فضای شهری امروز چنین نیست . توجه به شهرسازی و معماری قدیم نشان دهنده همدلی با آن است و سیمای شهرهای بی هویت کنونی حاصل التقاط فرهنگی امروز است . زبان معماری ایران در این دوره زبانی کثرت گراست که در آن فردیت گرایی و خودمحوری وجه غالب است. میتوان با شناسایی اصول شکل دهنده فضاهای شهری ایرانی، شناخت نیازهای جامعه انسانی و شناخت ارزشهای فرهنگی جامعه به نظام پایدار برنامه ریزی برای شهر معاصر اندیشید. هویت هر دوره را ویژگیها و امتیازات آن دوره نسبت به دوره پیش مشخص می سازد. وقتی سخن از هویت شهر می رود، تمایز شهرها از هم مطرح می شود. آنچه قابل تأمل است وجوه اشتراک و تمایز شهرها باهم است. صفات هویتی شهر بر صفات هویتی طبیعی و مصنوعی و انسانی شهر مستقر است. لذا آنچه به عنوان تصویر (Image) در ذهن مردم متصور است ناشی از سازمان فضایی شهر است. عدم شناخت و درک ساختار و استخوانبندی شهرها، سازمان فضایی شهرها و عدم تلاش برای حفظ و احیاء آنها موجب بروز لطمات فراوان به ارزشهای نهفته در شهرها و الگوهای شهرسازی سنتی ایران شده است. شناخت هویت و مؤلفه های تأثیرگذار آن در شکل شهر، مقدمه ای است برای شناخت مدیران، برنامه ریزان شهری، تصمیم گیران و هر آن کس که در ساخت شهر نقش دارد تا شهری ساخته شود که صفات هویتی آن مطلوب و پاسخگو باشد. در تعریف شهر عناصری مهم وجود دارد که در این میان توجه به سیمای شهر، سازمان فضایی، نمادها و نشانه های شهری، روابط انسانی و تعامالت اجتماعی بسیار قابل توجه است. ناهمخوانی فضا با انسان موجبات عدم ارتباط یا ضعف ارتباط را فراهم می آورد و در صورت تداوم عدم ارتباط مابین فضا و فرد، پدیده بحران هویت عارض می شود.

مکانی که هویتش با هویت آرمانی اهلش ناسازگار باشد به طوری که شاخصه های کالبدی، عملکردی و معنایی آن برای اهلش و حتی برای دیگران که از بیرون نظاره گر هستند حامل پیام و معنایی متناسب با آنچه که از آن مکان و ساکنان آن انتظار میرود نباشد از بحران هویت رنج می برد. به گفته لینچ هویت مفهومی نسبی است که یک سر آن به انسان بر می گردد و سر دیگرش در محیط تعریف می شود. در سیمای شهر کهن ایرانی هر یک از این عناصر مورد توجه بوده است؛ اما در شهرسازی معاصر متأسفانه چنین نبوده است.
شهرهای ما، ارزشهای سنتی را کنار گذاشته اما وارد دنیای مدرن نشده است. در گذشته فضای انسانی، حاصل توجه به مقیاس انسانی بود و تداوم عرصه ها و بافتها در انسانی تر کردن فضا نقش داشت. مقیاس مطلوب و متناسب محلات، فضایی را به وجود می آورد که فرد به راحتی قلمرو آن را در مدت زمانی کوتاه طی کرده و محیطی آشنا را هر روز تجربه می نمود، به آن تعلق خاطر می یافت و در حفظ آن و احراز هویت برای آن می کوشید. در دهه های اخیر، با تحولات جدید شهرسازی، محلات به لحاظ کالبدی تخریب و رفته رفته اعتبار و ارزش گذشته خود را از دست داده اند. در بافتهای جدید شهری نیز به علت بحران اقتصادی و التقاط در معماری، تدوین الگوی مشخص در سیمای شهری مشکل به نظر میرسد. شهرسازی معاصر ایران پیش از آن که به عوامل محتوایی معطوف باشد در تظاهرات فیزیکی و کالبدی خالصه می شود. اما می توان به این مورد اندیشید که در صحبت از هویت شهر، فقط ظاهر و شکل شهر تأثیرگذار نیست؛ بلکه وراتر از آن شاکله شهر است، و اولین گام در بررسی هویت شهری اندیشیدن در عواملی است که به هویت شهر معنا می بخشد. بنابراین ذکر این نکته ضروری است که هویت فقط یک صفت نیست و مفهومی بالاتر از آن دارد. می توان عدم تغییر تفکر و فرهنگ مردم را یکی از دلایل اصلی بی هویتی شهرهای ایرانی دانست. به این ترتیب علت اصلی بی هویتی شهرهای ایرانی، ناهماهنگی کالبد توسعه های معاصر است که تقلیدی ناقص از الگوهای بیگانه غربی هستند. در مواجهه با سیمای شهرهای امروزی، بحرانی است که ناشی از عدم تناسب فضاها با عملکرد جاری در آنها، ترکیب کاربری های ناسازگار، یکنواختی و عدم پویایی فضاهای شهری است. بنابراین شهرها سیمایی دارند که در آنها یکسان شدن بافت شهرها، عدم تطبیق فرم ظاهری فضا و معنای آن، عدم توجه به مفهوم کالبد و معنا در فرهنگ ما قابل مشاهده است و در نتیجه کالبدهایی که مفهوم ندارند. باید در طراحی شهرها به مردم توجه کرد. بنابراین فضاهایی طراحی شوند که مردم بتوانند در آنها توانایی درک واقعی محیط اطراف، قدرت ستایش، فهم و استفاده از محیط شهری، وجود و دسترسی واقعی به فضاهای شهری طی فعالیتهای روزانه، یادآوری تجارب خوب گذشته از فضاهای شهری و نیز تداعی جنبه های نمادی، فرهنگی، تاریخی و معنی را تجربه نمایند. می توان با شناسایی اصول شکل دهنده فضاهای شهری ایرانی، شناخت نیازهای جامعه انسانی و شناخت ارزش های فرهنگی جامعه به نظام پایدار برنامه ریزی برای شهر امروز اندیشید.
عبدالرضا اسدی – کارشناس ارشد معماری

  • منبع خبر : چویر نیوز