شهرداری‌ها، به‌ویژه در شهرهایی با ساختاری پیچیده و نیازهای توسعه‌ای گسترده چون کرمانشاه، از نقشی دوگانه اما کاملاً هم‌افزا برخوردارند. از یک سو، تأمین زیرساخت‌های شهری و سامان‌دهی کالبد شهر ذیل وظایف عمرانی و از سوی دیگر، مأموریت‌های فرهنگی و اجتماعی، شهرداری را به نهادی معناپرداز در زیست شهری بدل کرده است. در واقع، شهرداری نه‌فقط شهر را می‌سازد، بلکه تلاش می‌کند به آن معنا ببخشد؛ تا آنجا که شهر نه صرفاً مکانی برای زندگی، بلکه بستری برای زیستن شایسته‌ انسان شود.

شهرداری‌ها، به‌ویژه در شهرهایی با ساختاری پیچیده و نیازهای توسعه‌ای گسترده چون کرمانشاه، از نقشی دوگانه اما کاملاً هم‌افزا برخوردارند. از یک سو، تأمین زیرساخت‌های شهری و سامان‌دهی کالبد شهر ذیل وظایف عمرانی و از سوی دیگر، مأموریت‌های فرهنگی و اجتماعی، شهرداری را به نهادی معناپرداز در زیست شهری بدل کرده است. در واقع، شهرداری نه‌فقط شهر را می‌سازد، بلکه تلاش می‌کند به آن معنا ببخشد؛ تا آنجا که شهر نه صرفاً مکانی برای زندگی، بلکه بستری برای زیستن شایسته‌ انسان شود.
این نقش دوگانه‌ی عمرانی و فرهنگی-اجتماعی، در بستر تحولات گسترده‌ی جوامع انسانی، پیچیدگی‌های فزاینده‌ای پیدا کرده است؛ تا جایی که فراهم آوردن شرایط زیست مطلوب برای شهروندان، جز با پیشبرد هم‌زمان و هماهنگ این دو کارکرد، قابل تصور نیست.
دستیابی به این هدف ـ یعنی ارتقاء کیفیت زیست شهری ـ مستلزم رعایت الزاماتی است که در رأس آن‌ها، ایجاد و حفظ تعادل میان این دو کارکرد از یک طرف و جلب مشارکت فعالانه شهروندان از طرفی دیگر، قرار دارد.
بدون برقراری تعادل میان دو کارکرد عمرانی و فرهنگی-اجتماعی، و با تأکید یک‌جانبه بر هر یک از آن‌ها بی‌آن‌که دیگری در نظر گرفته شود، و یا بدون جلب مشارکت شهروندان، شهری ناموزون و ناپایدار با ویژگی‌هایی آزاردهنده پیش روی شهروندان قرار می‌گیرد.
در چنین شرایطی، نه شهروندان از زیستن در این فضا احساس رضایت می‌کنند و نه مدیران شهری می‌توانند به اهداف توسعه‌ای خود دست یابند.
نتیجه‌ی این بدقوارگی، چیزی جز افزایش فاصله میان مدیریت شهری و جامعه‌ی شهروندی نخواهد بود؛ مسئله‌ای که فرآیند اداره‌ی شهر را دشوارتر و پیچیده‌تر می‌سازد.
هرچند میل به توسعه‌ی کرمانشاه، هم در اراده‌ی مدیریت شهری و هم در خواسته‌ی شهروندان مشهود است، اما تحقق این هدف با چالش‌های بزرگ زیرساختی و فرهنگی متعددی روبه‌روست؛ چالش‌هایی که بدون مواجهه‌ی جدی و یافتن راه‌حل‌های مؤثر برای آن‌ها، امکان توسعه‌ی پایدار شهر فراهم نخواهد شد.
با این حال، مشارکت شهروندی پدیده‌ای حساس و شکننده است که می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلف دچار اختلال شود؛ از ناکارآمدی‌های مدیریتی گرفته تا تجربه‌های زیسته‌ی منفی شهروندان از خدمات شهری.
با نگاهی نقادانه و تحلیلی به عملکرد مدیریت شهری در کرمانشاه در مسیر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، و در کنار اقدامات مثبت انجام شده در هر دو بعد وظیفه ای، یکی از مصادیق بارز چالش‌های موجود، موضوع آسفالت معابر درون‌شهری است. این مسئله که در زمره‌ی وظایف عمرانی شهرداری قرار می‌گیرد، به یکی از عوامل اصلی نارضایتی شهروندان کرمانشاهی بدل شده و نمادی از ضعف در پاسخ‌گویی به نیازهای ابتدایی اما حیاتی کرمانشاهیان به شمار می‌رود.

موضوع آسفالت معابر شهری، که به‌طور مستقیم با زندگی روزمره‌ی مردم و سهولت تردد آنان در ارتباط است، از عوامل کلیدی در جلب رضایت یا برانگیختن نارضایتی شهروندان به‌شمار می‌آید. این رضایت یا نارضایتی، به‌نوبه‌ی خود تأثیر مستقیمی بر میزان مشارکت عمومی در برنامه‌های مدیریت شهری دارد.
در واقع، اختلال در عبور و مرور روزانه، که ریشه در وضعیت فیزیکی معابر و کیفیت آسفالت به‌کاررفته دارد، می‌تواند نقش مهمی در تضعیف اعتماد عمومی و افزایش فاصله میان مردم و مدیریت شهری ایفا کند.
اعتماد عمومی، از مهم‌ترین سرمایه‌های هر نهاد اجرایی به شمار می‌رود. هرگونه اخلال در این مسئله، در نهایت به تضعیف اقتدار و کاهش ضریب نفوذ مدیریت شهری خواهد انجامید.
لذا موضوع بهسازی و به‌روزرسانی آسفالت معابر شهر کرمانشاه می بایستی به‌عنوان یک ضرورت راهبردی و اولویت‌دار در دستور کار مدیریت شهری قرار بگیرد.
هرچند طبق برنامه اعلام شده از سوی نادر نوروزی شهردار کرمانشاه مقرر گردیده در هر سال 20 درصد معابر شهر آسفالت شود، اما با توجه به گستردگی آسیب در شبکه ی معابر شهر، تسریع در انجام آسفالت ضرورت دارد.

از سوی دیگر، کیفیت پایین آسفالتی که در برخی پروژه‌ها به‌کار رفته و در کوتاه‌ترین زمان ممکن دچار تخریب می‌شود، زنگ خطر دیگری‌ست که بر لزوم بازنگری در مصالح مصرفی، ارتقاء استانداردهای فنی، و افزایش سطح نظارت بر اجرای پروژه‌ها تأکید می‌کند.
در این میان، تجدیدنظر در نوع قراردادها با پیمانکاران و ارتقاء شاخص‌های ارزیابی عملکرد آن‌ها، از جمله اقداماتی‌ست که می‌تواند به بهبود کیفیت آسفالت معابر منجر شود.
همچنین، افزایش دقت و دامنه‌ی نظارت شورای اسلامی شهر ـ به‌عنوان نهاد ناظر و تصویب‌کننده‌ی بودجه شهرداری ـ نقشی کلیدی در سامان‌بخشی به این وضعیت ایفا می‌کند. این شورا با پیگیری دقیق‌تر مصوبات، ارزیابی میدانی پروژه‌ها و مطالبه‌گری شفاف از مجریان، می‌تواند شهرداری را در مسیر اجرای مؤثرتر وظایف عمرانی همراهی و هدایت کند.
وضعیت نامطلوب آسفالت معابر شهری در کرمانشاه، که ناشی از ضعف نظارت بر عملکرد پیمانکاران و کیفیت مصالح مصرفی است، ضرورت بازنگری در شیوه‌های اجرا و نظارت بر پروژه‌های آسفالت‌سازی را برجسته می‌سازد. اتخاذ رویکردی نوین و کارآمد در این حوزه، می‌تواند به ارتقای کیفی معابر شهری بینجامد و در نتیجه، رضایت عمومی را افزایش دهد؛ رضایتی که خود زمینه‌ساز مشارکت بیشتر شهروندان در امور شهری و تسهیل اجرای برنامه‌های مدیریت شهری خواهد بود.
مهدی بستار / استراتژیست رسانه‌ای و تحلیل‌گر توسعه اجتماعی، گردشگری و مدیریت شهری

  • منبع خبر : چویر نیوز