آدم‌ها معمولاً با رسیدن به دهه‌ی هفتاد زندگی، با درنگ و طمأنینه‌ای که حاصل سال‌ها تجربه است، به نظاره‌ی مسیر طی‌شده می‌نشینند. در خوش‌بینانه‌ترین حالت، این نظاره با تداوم مسیر فردی‌شان همراه است؛ اما با کیفیت و شتابی کمتر.

آدم‌ها معمولاً با رسیدن به دهه‌ی هفتاد زندگی، با درنگ و طمأنینه‌ای که حاصل سال‌ها تجربه است، به نظاره‌ی مسیر طی‌شده می‌نشینند. در خوش‌بینانه‌ترین حالت، این نظاره با تداوم مسیر فردی‌شان همراه است؛ اما با کیفیت و شتابی کمتر.

هرچند تفاوتْ ویژگی بارز شخصیتی انسان‌هاست و از همان بدو تولد نمایان می‌شود، اما گرفتار شدن در کلیشه‌ها، آنان را اسیر قالب‌هایی تکراری می‌سازد. در این میان، آن دسته که موفق می‌شوند فکر و روح خود را از بند این کلیشه‌ها برهانند، بیش از همیشه به چشم می‌آیند.

این انسان‌ها قامت انسانی را با ردای تفاوت می‌آرایند؛ مسیرشان را از دیگران جدا می‌سازند و همچون ستارگانی در سپهر جامعه می‌درخشند.

تأکید بر زندگی جمعی، مسئولیت‌پذیری، و تلاش در جهت تأمین منافع عمومی، از ویژگی‌های بارز چنین انسان‌هایی‌ست.
در فضای رسانه‌ای کرمانشاه طی دهه‌های اخیر، با نامی تکراری اما چهره‌ای متفاوت روبه‌رو می‌شویم؛ نام و چهره‌ای که نه‌تنها برای اهالی رسانه و مدیران دستگاه های دولتی، بلکه برای بسیاری از شهروندان کرمانشاهی نیز آشناست.

سیاوش عبدی، مرد کوچک‌اندامِ حوزه خبر، در دهه‌ی هفتاد زندگی همچون سال‌های جوانی‌اش با همان انرژی، انگیزه و دغدغه‌مندی در عرصه‌ی رسانه‌ای شهر فعال است.
عبدی فعالیت خبری خود را از سال ۱۳۵۶ آغاز کرد. او در این‌باره با یادآوری خاطره‌ای از دوران کودکی‌اش می‌گوید:
«کلاس چهارم دبستان بودم. معلم از انشایم خوشش آمد و از من خواست آن را سر صف بخوانم. بعد از خواندن، جایزه‌ای به من داد. همان تشویق، انگیزه‌ای شد تا نوشتن را جدی‌تر دنبال کنم.»

همان انشای ساده، پای سیاوش نوجوان را به دفتر روزنامه‌ی کیهان باز کرد؛ جایی که با دوربین، به ثبت تصویری وقایع انقلاب در کرمانشاه پرداخت و گزارش‌هایش در این روزنامه‌ی سراسری منتشر ‌شد.

فعالیت‌های پراکنده‌ی عبدی در قالب خبرنگار-عکاس تا سال ۱۳۶۸ ادامه داشت. در این سال، بنا به دعوت کامران سعادت، مدیر مسئول روزنامه‌ی باختر، به این نشریه‌ی محلی پیوست و همکاری بلندمدت او با باختر آغاز شد؛ همکاری‌ای که ۳۴ سال به طول انجامید و سرانجام در سال ۱۴۰۲ با بازنشستگی رسمی‌اش پایان یافت.

اما برخلاف بسیاری از هم‌نسلانش، بازنشستگی برای عبدی نه پایان راه، که آغاز فصل تازه‌ای از فعالیت رسانه‌ای بود. او خانه‌نشینی را نپذیرفت و با انگیزه‌ای مضاعف و بهره‌گیری از ابزارهای ارتباطی نوین، به‌عنوان خبرنگار آزاد به فعالیت حرفه‌ای خود ادامه داد؛ بی‌وقفه، بی‌ادعا، همچون همیشه.
این چهره‌ی قدیمی و پیشکسوتِ دنیای خبر، با تلاش و پشتکاری مثال‌زدنی، رد امضای متفاوت خود را بر عرصه‌ی اطلاع‌رسانی کرمانشاه برجای گذاشته است.

سیاوش عبدی با حضور میدانی در بطن جامعه، به‌طور مستمر به تهیه‌ی گزارش‌هایی می‌پردازد که بازتاب‌دهنده‌ی معضلات اجتماعی و مطالبات مردم‌اند. اما آن‌چه فعالیت رسانه‌ای او را از دیگران متمایز می‌کند، صرفاً انعکاس مشکلات نیست؛ بلکه پیگیری خستگی‌ناپذیر او تا حصول پاسخ از مسئولان، وجهی منحصر به‌فرد به کارش بخشیده است.

عبدی تنها صدای مردم را منتقل نمی‌کند، بلکه با پافشاری و پیگیری‌های پی‌درپی، مسئولان را به پاسخ‌گویی و گاه حتی به اقدام وادار می‌سازد؛ همین روحیه‌ی مطالبه‌گر، او را به چهره‌ای شاخص در میان اهالی رسانه‌ تبدیل کرده است.
ردپای پیگیری‌های سیاوش عبدی را می‌توان در گوشه‌گوشه‌ی شهر و در بسیاری از پروژه‌ها و تصمیمات اجرایی مشاهده کرد. گاه در تابلوهایی که بالاخره نصب شدند، گاه در مسیرهایی که آسفالت شدند، و گاه در صدایی که پس از سال‌ها شنیده شد. صدایی که اگرچه بلند نبود، اما ماندگار بود.
پروژه‌هایی در سطح شهر که شاید اگر پیگیری‌های مستمر سیاوش عبدی نبود، هرگز به شکل امروز درنمی‌آمدند.
از یک ‌طرفه شدن خیابان حدفاصل میدان ۱۷ شهریور تا چاله‌چاله، تا ساماندهی خیابان گمرک و خیابان پیشکسوتان، و نیز بازسازی و ایمن‌سازی پل قره‌سو؛ تنها بخشی از اقداماتی‌ست که حاصل اصرار، پیگیری و مطالبه‌گری بی‌وقفه‌ی او بوده است.

اما شاید متفاوت‌ترین و ماندگارترین دستاورد عبدی، ایمن‌سازی پل قره‌سو باشد؛ پیگیری‌ای که در دوران مدیریت چندین شهردار و استاندار ادامه یافت و سرانجام چنان اثرگذار شد که شورای شهر کرمانشاه تصمیم گرفت این پل را به پاس چهار دهه تلاش او، «پل سیاوش عبدی» بنامد.

اتفاقی کم‌سابقه و در نوع خود بی‌نظیر، که دست‌کم در غرب کشور مشابه آن دیده نشده است. انتخابی از سر احترام به چهار دهه فعالیت صادقانه، میدانی و بی‌ادعای عبدی در عرصه‌ی خبر و مطالبه‌گری اجتماعی.

با این حال، عبدی در واکنش به این نام‌گذاری، آن را نه افتخاری شخصی، بلکه مایه‌ی مباهات همه‌ی خبرنگاران کرمانشاهی دانست.
اما راز ماندگاری سیاوش عبدی، علاوه بر پیگیری‌های مداوم و حضور خستگی‌ناپذیرش در میدان، در صداقت، صراحت و شفافیتی نهفته است که از آغاز در کلام و قلم او جاری بوده؛ ویژگی‌هایی که باعث شده‌اند مردم و مسئولان به او اعتماد کنند.

اعتمادی که در طول بیش از چهار دهه، برای عبدی به پشتوانه‌ای بزرگ بدل شده و برای شهر کرمانشاه، جامعه‌ی شهروندی و خانواده‌ی رسانه، به سرمایه‌ای ارزشمند تبدیل گشته است. سرمایه‌ای که از رهگذر آن، سیاوش عبدی در رودخانه‌ی پرتلاطم زندگی، با انگیزه و شور، پیش می‌رود؛ و جامعه، مسیر مطالبه‌گری را می‌آموزد؛ و مدیران، نسبت به کمبودها و نیازهای حوزه‌ی مسئولیت خود آگاه‌تر می‌شوند.
این نوشتار کوتاه، به احترام سال‌ها تلاش صادقانه و دلسوزانه‌ی این مرد استوارِ عرصه‌ی خبر نگاشته شده است.

مروری مختصر بر زندگی و دیدگاه های سیاوش عبدی:

هر روز از ساعت ۸ صبح فعالیت رسانه‌ای‌ام را آغاز می‌کنم
از سال ۱۳۶۳ که گواهینامه موتور گرفتم، تاکنون تنها با موتور تردد کرده‌ام و هنوز هم برای تهیه خبر، شهر را با همین وسیله زیر پا می‌گذارم.

نه با موتور تصادف کرده‌ام، نه با خودرو. تا امروز، همیشه با احتیاط و مسئولیت رانندگی کرده‌ام.

هرچند ۷۲ سال دارم، اما احساس می‌کنم ۴۰ ساله‌ام!

هیچ‌وقت عصبانی نمی‌شوم؛ همیشه تلاش کرده‌ام آرامش را حفظ کنم.

میوه زیاد می‌خورم و این را راز سلامتی‌ام می‌دانم.

دو دختر دارم؛ یکی متخصص قلب است و دیگری دارای مدرک کارشناسی ارشد حسابداری.

عاشق مردم کرمانشاه هستم. همین عشق است که تا امروز انگیزه‌ام برای ادامه‌ی راه خبرنگاری بوده.

نه قصد بازنشستگی دارم و نه برنامه‌ای برای توقف؛ تا زمانی که نفس می‌کشم، در میدان خبر خواهم بود.

بیکاری و سوءمدیریت را دو معضل اصلی کرمانشاه می‌دانم.

  • منبع خبر : چویر نیوز