از پیامدهای تأسفبار و اجتنابناپذیر جنگ، القای حس ترس، ناامنی و بیثباتی در جامعه است. حسی که حتی مدتها پس از پایان درگیریها نیز در لایههای مختلف جامعه باقی میماند و سایهای سنگین بر حرکتهای جمعی میافکند. این ترس و ناامنی نهتنها روان فردی را میآزارد، بلکه بر پیکرهی جامعه هم اثر میگذارد و موجب کندی در روند رشد و توسعه در حوزههای گوناگون میشود.
بیتردید، بخشهایی از جامعه بیش از دیگران در برابر این پیامدهای منفی آسیبپذیرند؛ یکی از مهمترین قربانیان، همواره «حوزه گردشگری» بوده است. گردشگری، با تمام زیرشاخهها و متعلقاتش، بهگونهای وابسته به آرامش و امنیت است که با هر تنش سیاسی یا درگیری نظامی، نهفقط متوقف میشود، بلکه ممکن است تا مدتها در حالت کما فرو برود.
در جریان هر نزاعی، برنامههای گردشگری متوقف میشوند، سرمایهگذاران عقب میکشند، و فعالان این حوزه متحمل زیانهای مالی و روحی سنگینی میگردند. اما فاجعه به همینجا ختم نمیشود؛ چرا که بسیاری از بخشهای دیگر جامعه، که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با گردشگری پیوند دارند، نیز در گرداب این بحران گرفتار میشوند.
آسیبپذیری شدید گردشگری در برابر حوادث سیاسی و امنیتی، ناشی از ذات این صنعت است؛ صنعتی که تنها در بستر آرامش شکوفا میشود. بنابراین، جنگ نهفقط ویرانگر جانها و زیرساختهاست، بلکه خاموشکننده امیدی است که در دل مسیرهای گردشگری جریان دارد.
هرچند پس از پایان جنگ، مسئولیت بازسازی و بازگرداندن آرامش بر دوش تصمیمسازان و مدیران کلان در همه حوزهها سنگینی میکند، اما گردشگری بهدلیل گستردگی، تنوع ذینفعان و تأثیرگذاری چندلایهاش بر اقتصاد و روحیهی عمومی، باید در اولویت نخست برنامههای احیا و بازآفرینی قرار گیرد.
این حوزه نهتنها اشتغالزایی میکند و چرخ زندگی هزاران خانواده را دوباره به حرکت درمیآورد، بلکه بهدلیل ویژگی استراتژیکش در بازتاب ثبات و امنیت ملی، میتواند نقش مهمی در بازگرداندن حس آرامش و اعتماد به جامعه جنگزده ایفا کند.
سرمایهگذاری بر بازسازی گردشگری پس از جنگ، در واقع سرمایهگذاری بر امید، نشاط و بازسازی روح جمعی جامعه است. بازگشت گردشگر، بازگشت لبخند وآغاز دوبارهی زندگی است.
این ضرورت و اولویت، حکم مسئولیتی بیچونوچرا برای تصمیمسازان استانی حوزه گردشگری دارد. که با بهرهگیری از همه ظرفیتهای اداری، منابع استانی و ایجاد همافزایی میان دستگاههای مرتبط — بهویژه با همراهی و حمایت مدیریت ارشد استان — شرایط را برای بازگرداندن ثبات به فضای گردشگری فراهم آورند.
از سوی دیگر، جذب منابع مالی تازه و تزریق هدفمند آن به پیکره نیمهجان گردشگری پس از جنگ، باید به یک اولویت عملیاتی تبدیل شود. همچنین، تداوم برنامههای توسعهای استان باید با همراستایی کامل با سیاستهای کلان کشوری دنبال گردد تا مسیر خروج از رکود، هموار و پایدار باشد.
در سطح ملی نیز، وزارتخانه متبوع و مجموعه دولت باید با تشکیل یک کمیته ویژه، به بررسی جامع آسیبهای ناشی از جنگ در حوزه گردشگری بپردازند و بر اساس آن، نسخهای عملیاتی و بومیشده برای هر استان، در کنار یک برنامه کلان ملی تهیه و به مرحله اجرا برسانند. تنها در سایه چنین نگاه برنامهمحور و هوشمندانهای است که میتوان امید به احیای گردشگری را به واقعیت بدل ساخت.
در این مسیر، یکی از راهکارهای عملیاتی و الهامبخش میتواند برنامهریزی و برگزاری رویدادهایی با محوریت اقوام و فرهنگهای محلی باشد؛ رویدادهایی که بهصورت منطقهای در مناطق مختلف کشور — از نوار مرزی غرب گرفته تا فلات مرکزی، سواحل جنوبی و خطه شمال — طراحی و اجرا شوند.
همچنین، برگزاری سمینارهای تخصصی و راهبردی در زمینههای گوناگون گردشگری، به میزبانی یک یا دو استان که بیشترین آسیب را از جنگ متحمل شدهاند، میتواند زمینهساز تقویت امید اجتماعی، ایجاد تحرک میان فعالان این حوزه و جلب توجه رسانهای و ملی شود.
چنین رویدادهایی با خلق شور و پویایی در جامعه هدف، نهتنها نماد بازگشت زندگی به بستر گردشگریاند، بلکه میتوانند به مثابه موتور محرکی برای خروج از رکود و بازسازی اعتماد عمومی نیز ایفای نقش کنند.
- منبع خبر : چویر نیوز
Thursday, 31 July , 2025