هویت و تابعیت واژه‌¬هایی هستند که در دوران معاصر ایران به خصوص از دوران پهلوی به صورت مدام برای افراد جامعه به طرق مختلف به کار برده می شود. هر فرد دارای هویتی است که با آن در همه جا حتی میان خانواده حضور دارد. این هویت نام، نام خانوادگی، محل تولد، زمان تولد/وفات، نام […]

هویت و تابعیت واژه‌¬هایی هستند که در دوران معاصر ایران به خصوص از دوران پهلوی به صورت مدام برای افراد جامعه به طرق مختلف به کار برده می شود. هر فرد دارای هویتی است که با آن در همه جا حتی میان خانواده حضور دارد. این هویت نام، نام خانوادگی، محل تولد، زمان تولد/وفات، نام پدر و غیره است. واژه های مذکور از آغاز خلقت بشر تا به امروز وجود داشته اند. اما اینکه این هویت برای نخستین بار در ایران چگونه؟درکجا وتوسط چه نهادی ثبت شد، موضوعی است که در کتب و منابع تحقیقی مختلف به آن پرداخته شده است. در این یادداشت به بهانه سوم دی ماه مصادف با روز ملی ثبت احوال، نگاهی گذرا خواهیم داشت به چگونه تأسیس اداره ثبت احوال و صدور نخستین شناسنامه در ایران.

هویت و تابعیت واژه‌¬هایی هستند که در دوران معاصر ایران به خصوص از دوران پهلوی به صورت مدام برای افراد جامعه به طرق مختلف به کار برده می شود. هر فرد دارای هویتی است که با آن در همه جا حتی میان خانواده حضور دارد. این هویت نام، نام خانوادگی، محل تولد، زمان تولد/وفات، نام پدر و غیره است. واژه های مذکور از آغاز خلقت بشر تا به امروز وجود داشته اند. اما اینکه این هویت برای نخستین بار در ایران چگونه؟درکجا وتوسط چه نهادی ثبت شد، موضوعی است که در کتب و منابع تحقیقی مختلف به آن پرداخته شده است. در این یادداشت به بهانه سوم دی ماه مصادف با روز ملی ثبت احوال، نگاهی گذرا خواهیم داشت به چگونه تأسیس اداره ثبت احوال و صدور نخستین شناسنامه در ایران.
شناسایی افراد از بدو پیدایش زبان همواره وجود داشته و با شکل گیری اجتماعات بشری، انسان های اولیه برای مشخص کردن هویت خود، قبایلشان را با عاج فیل، شاخ گوزن و ابزارهایی از این قبیل از سایر قبایل متمایز می ساختند.
حکومت ها همواره برای کسب مشروعیت سیاسی و اجتماعی، استقرار و تحکیم نظام دیوانسالاری و حفظ تمامیت ارضی قلمرو خود اقدام به هویت سازی و هویت بخشی مردمی نمودند که به صورت نامتمرکز و ناهمسان و بدون برنامه ریزی درست انجام می گرفت.
در کشور ایران که دارای هویت و تمدنی غنی می باشد، تا قبل از دوران قاجاریه تحت تأثیر تحولات جهانی و انقلاب مشروطه، اداره یا مرکز متمرکزی برای ثبت هویت مردم کشور و اتباع خارجی وجود نداشته و زمان تولد/وفات براساس سنت های رایج ایران، در پشت جلد یا صفحه آخر کتاب قرآن کریم و یا بر روی سنگ های قبور نوشته می شد. نام خانوادگی نیز مرسوم نبود و افراد را به یکی از سه شیوه: اضافه شدن نام پدر/مادر به اسم شخص، ذکر محل تولد و یا لقب که از سوی عامه مردم، افراد صاحب قدرت یا پادشاه به شخص داده می شد می شناختند که این امر به علت تشابه القاب یکی از مشکلات عمده دولت بود که در دوران حاضر نیز این موضع وجود دارد (نام یا نام خانوادگی های تکرار برای خاندان های مختلف).
در اواخر قرن نوزدهم میلادی و ابتدای قرن بیستم، بعد از وقوع انقلاب مشروطه در دوران قاجاریه و ورود ایران به دوران مدرنیزاسیون، در زمان کابینه وثوق الدوله در سال ۱۲۹۷ه.ش دولت تشکیل نهادی برای ثبت مشخصات فرد در دستور کار قرار داد و بدین ترتیب نخستین گام برای تشکیل اداره «سجل احوال» یا «اداره احصائیه» یا «آمار» برداشته شد و نظمیه شهرها را مأمور اجرای مفاد آن نمود. حقوق این مأمورین و کارکنان اداره مذکور از عواید صدور شناسنامه (هر شناسنامه ۱ ریال) پرداخت می شد.
بر اساس آن کلیه رؤسای خانواده ها مکلف بودند با همراه داشتن شاهد به حوزه های سجل احوال مراجعه نموده و برای افراد خانواده خود اظهار نامه ای نوشته و در دو نسخه به اداره ثبت احوال تقدیم نمایند و در مقابل شناسنامه خود را که یک برگی بود دریافت نمایند.
اولین شناسنامه ای که در ایران صادر شد، به نام دکتر ولی الله خان نصر بود که در سال ۱۲۹۷ه.ش در تهران صادر گردید. در برخی منابع نیز گفته شده که اولین شناسنامه در ایران به نام خانم فاطمه ایرانی در دارالخلافه منطقه ۲ تهران به شماره ۱ صادر گردیده است.
در دوران پهلوی با روی کارآمدن رضا شاه، عصری به نام عصر تجدد و نوسازی در ایران آغاز گردید. در بهمن سال ۱۳۰۶ه.ش قانونی در مجلس به تصویب رسید که به موجب آن گرفتن شناسنامه در ایران جهت اجرای قانون نظام اجباری (سربازی)، اجباری شد.به موجب این قانون پس از یکسال از تاریخ تأسیس دفتر شعب سجل احوال، در هر شعبه کلیه سکنه قلمرو آن شعبه باید داری هویت باشند و افرادی ذکوری که سن آنها بیش از ۱۵ سال است باید شخصاً برای گرفتن ورقه هویت به مأمور سحل احوال مراجعه کنند و کسانی که پس از یکسال ورقه هویت نداشته باشند محکوم به حبس تا ۱ ماه یا پرداخت جزای نقدی می شدند. در این قانون در سال های ۱۳۱۴-۱۳۱۷ه.ش اصلاحاتی به عمل آمد و به این طریق ثبت احوال به تدریج در سراسر کشور عمومیت یافت و اداراتی هم برای این کار در شهرهای از جمله کرمانشاه و سایر شهرستان ها تأسیس گردید.
درسال ۱۳۰۷ه.ش اداره سجل احوال مستقل گردید و مانند شهربانی یکی از ادارات بزرگ تابع وزارت کشور گردید و «اداره احصائیه و سجل احوال کل مملکت» نامیده شد و امور این اداره به هفت ناحیه تقسیم شد که ناحیه ۵ آن غرب کشور به مرکزیت کرمانشاه بود و شاهزاده کامران به ریاست آن انتخاب شد. در سال ۱۳۱۶ه.ش این اداره به «اداره آمار و ثبت احوال» تغییر نام یافت. تا سال ۱۳۳۷ه.ش بجز برگزاری کلاس های آموزشی برای مأمورین این اداره،تغییرات چندانی در آن رخ نداد. در این سال وظایف ادارات آمار و ثبت احوال از یکدیگر تفکیک شد و اداره ای به نام « اداره کل ثبت احوال» تحت نظر وزارت داخله (کشور) تشکیل شد و در سال های بعد تا کنون بجز تغییرات و اصلاح قانون های این اداره تغییرات در خور توجهی صورت نگرفته است به جز اینکه شناسنامه از صورت تک برگ به دفترچه ای و بعد از دوران پهلوی، شناسنامه های جدید با نام ولوگو نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران صادر گردیده است.
طبق اسناد و مدارک موجود در آرشیوهای مختلف ملی و منطقه ای در شهر کرمانشاه اداره سجل احوال کرمانشاه بوده است. آنچه از مفاد چند پرونده بررسی شده مربوط به کارمندان بازنشسته اداره سجل احوال کرمانشاه استنباط می شود، اداره مذکور از سال ۱۲۹۸ه.ش در این شهر فعالیت داشته است. در سال های ۱۳۰۵- ۱۳۱۰ه.ش چند نفر از کارکنان آن بازنشسته شده اند. براساس سند دیگری طی یک فراخوان در سال ۱۳۰۶ه.ش عده ای در دفاتر سجل احوال کرمانشاه استخدام شده اند. در این خصوص مصاحبه هایی با برخی از افراد مُسن و قدیمی شهر به عمل آمد. یکی از این افراد خاطره خود را در خصوص صدور شناسنامه چنین بیان نمود: « فرزندم، زمانی که ما متولد شدیم شناسنامه نبود. مدتی بعد شنیدیم در تهران برگه ای به نام سِجِل به مردم می دهند. سال ۱۳۰۳ه.ش در حالی که یک پسر ۱۰ ساله بودم، خبر آوردند که پدرم برای گرفتن سجل به اداره سجل احوال کرمانشاه رفته است. عصر مشغول بازی بودم که پدرم مرا صدا زد و برگه ای را به من داد و گفت این سجل توست. چون مکتب رفته بودم خودم آن را خواندم. تاریخ تولد من را به زبان امروزی ۵ شهریور ۱۳۰۳ه.ش نوشته بودند درحالی که من متولد ۱۲۹۳ه.ش بودم…..»
با صدور سجل تغییرات زیادی در زندگی مردم ایجاد شد.
با سجل هایی که داشتیم به ما قند، شکر، لبنیات، نفت و غیره می دادند. بسیاری از پسرهایی که به سن قانونی رسیده بودند به خدمت سربازی رفتند. سجل برای مردم تبدیل به رکن مهم زندگیشان شده بود……
باتوجه به آنچه در سطور بالا ذکر شد، اولین شناسنامه در کرمانشاه باید قبل از سال ۱۳۰۰ صادر شده باشد و اداره ثبت احوال کرمانشاه را می توان یکی از قدیمی ترین ادارات ثبت احوال در کشور دانست. با توجه به سکوت منابع محلی در این خصوص نگارنده این سطور، پژوهشی را در این رابطه آغاز نموده است و مقاله مرتبط با آن در از سوی کمیته علمی یکی از نشریات علمی در حال داوری می باشد.

تهیه و تنظیم: فرشته ازره