بدون تردیدفقر و نابرابری اقتصادی از زمره مهمترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژه ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است . فقر از بنیادی ترین مشکلات و ناهنجارترین درد های زندگی انسان است که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری ، میزان آن نه تنها کاسته نشده بلکه […]

بدون تردیدفقر و نابرابری اقتصادی از زمره مهمترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژه ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است .
فقر از بنیادی ترین مشکلات و ناهنجارترین درد های زندگی انسان است که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری ، میزان آن نه تنها کاسته نشده بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش است .
مشکلات فقر صرفا منحصر به پیامدهای خود فقر نمی باشد ، بلکه مشکلات این مساله اجتماعی زمانی شدت پیدا می کند که بستر ساز انحرافات می گردد.
فقر بعنوان یکی از مسائل اجتماعی ، در وقوع انحرافات و افزایش میزان آن به ویژه در زمینه جرائم زنان ، اعتیاد و سرقت تاثیر گذار است .
فقر و انحرافات اجتماعی در دوسطح خرد وکلان قابل تبیین است که بیشترین تبیین ها در سطوح خرد انجام شده است در سطح خرد ،کجروی به عنوان یک واقعه و یک رویداد اجتماعی تلقی شده و در آن به خصوصیات و ویژگی های فردی و جزیی حادثه توجه می گردد .
اما در سطح کلان ، رفتارها بر حسب متغیرهای اجتماعی ، سیاسی و امثال آن تبیین می گردند و ارتباط پدیده با ساخت های کلان ووسیع جامعه در سطح سیاسی اقتصادی و فرهنگی مشخص می گردد و با نگرشی تام و کلان ، ابعاد جزیی تر پدیده هم مورد بررسی قرار می گیرند .
راهکارهای مبارزه با فقر
مشکل فقر از مسائل بزرگ و ریشه دار در حیات بشری است و با وجود تلاش های گسترده از سوی دولت ها و نیز تلاش های بین المللی هنوز فقر و تنگدستی بی داد می کند و جمع بزرگی از انسان ها را در بر گرفته است . البته فقر تنها محدود به کشورهای جهان سوم نیست ، بلکه عارضه ای است که گریبان گیر تمام کشورهای جهان است.
به طور طبیعی در مبارزه با این پدیده باید دو راهکار در نظر گرفت .
راهکارهایی که حالت مسکن و ضربتی دارند و به طور عمده بر رفع و محو آثار و عوارض فقر تاکید دارند و راهکارهایی که بر کارهای بلند مدت متکی هستند و به زمینه ها علل پیدایش فقر توجه دارند .
راهکارکوتاه مدت
از آنجا که چهره فقر بسیار زشت ، کریه و خشن است علاوه بر راهکار های ساختاری و بنیادین که دراز مدت می باشند ، باید از راهبردهای دفعی نیز استفاده جست . فعالیت های ضربتی از قبیل کاهش بیکاری ، اعطای وام ، ساخت مسکن ارزان و حمایت های اجتماعی را باید در سر لوحه برنامه های دولت و دستگاه های دولتی قرار داد . این برنامه ها مقطعی و زود گذر می باشند و می توانند مقداری از شدت آلام و مصائب این طبقه را کم نمایند ، اما همان طور که مشخص است ، این راه حل ها نهایی و اصولی تلقی نمی شوند و نسبت به شرایط مختلف ، هر کدام از اولویت هایی بر خوردار می گردند.
راهکاردراز مدت
در این راهکاربه طور کلی اصلاح ساختارهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی کشور ، به منظور کنترل ، کاهش و محو فقر اهمیت فراوانی دارند . ساختار اقتصادی ایران به نظر بسیاری از محققان، ساختاری بیمارو مستعد بروز فقر و گسترش آن است .
اصلاح نحوه توزیع ثروت و درآمد ، اخذ مالیات ، مصرف آن و…در راستای احیای تحقق عدالت اجتماعی ، از مهمترین این راهکارها به شمار می آید .بر طبق این رویکرد ، توزیع عادلانه درآمد بین مردم ، در کنار رشد اقتصادی می توانند موجب کاهش سطح بی عدالتیوفقر شود ، زیرا حضوریکی به تنهایی تاثیریدر حل مشکل ندارد .در واقع کاهش فقر جهانی ، تابع نرخ رشد اقتصادی ، تغییر مستقیم درآمد و عادلانه تر شدن توزیع درآمد ،در سطح دنیا است .
طبق نتایجی که یک موسسه تحقیقاتی کانادایی ارائه کرده است . ثروتمندترین ملت ها سالم ترین آنها نیستند . در مقابل کشورهایی که فاصله طبقاتی در آنها کم باشد ، از سلامت بیشتری برخوردارند از این رو ، وضع سیاست های عادلانه در مورد توزیع درآمد ،تجارت و دیگر عوامل سازنده مهمترین گام در تحقق عدالت اجتماعی و رفع فقر می باشد و این امر جز با نگاهی کلان و رویکردی جامع به تمامی ساختارهای موجود در جامعه میسر نمی گردد
یادداشتی از: گیتی باوندپور- پژوهشگراجتماعی