مفهوم سینما فاصله ای بود میان لذت و گناه؛ از لذت تماشای یک فیلم بر پرده سینما تا گناه رفتن به سینما به دور از چشم خانواده و بزرگ ترها؛ این حس دوگانه ی لذت و گناه همراه نوجوانی خیلی از کرمانشاهیان در اواخر دهه ۶۰ بود! در آن سال ها علی رغم مشکلات ناشی […]

مفهوم سینما فاصله ای بود میان لذت و گناه؛ از لذت تماشای یک فیلم بر پرده سینما تا گناه رفتن به سینما به دور از چشم خانواده و بزرگ ترها؛ این حس دوگانه ی لذت و گناه همراه نوجوانی خیلی از کرمانشاهیان در اواخر دهه ۶۰ بود!
در آن سال ها علی رغم مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی و در حاشیه بودن تفریح و سرگرمی معدود سینماهای شهر به هنگام اکران فیلم شاهد جمعیتی بودند که برای تهیه بلیط و ورود به سالن سینما ساعت ها انتظار را به جان می خریدند.
ایستادن در صف های طویل آن هم برای تماشای یک فیلم هرچند در آن سال ها امری مرسوم و معمول بود اما برای نسل امروزی که علاقه های خود را نه بر پرده سینما که در صفحه گوشی می یابد چندان باورپذیر نیست.
این تغییر ذائقه که با تغییرات اجتماعی و پیشرفت های تکنولوژیکی بوجود آمده در کنار سایر عوامل فرهنگی، اجتماعی و بعضا بی تدبیر های متولیان فرهنگی، سینماهای شهر را به موجوداتی بیگانه و به حاشیه رانده شده تبدیل نمود تا جایی که سالن های سینما یکی یکی تخریب، بسته و یا با تغییر کاربری(مصداق بارز آن تبدیل سینما استقلال به پارکینگ خودرو می باشد!) مواجه شدند و آنهایی که باقی ماندند در بی رونقی بازار، نفس هایشان به شماره افتاده است.
اینکه بر ما و سینما چه گذشته؟ چرا سینماها خالی شده اند و از آنها استقبال نمی شود؟ چرا فیلم های اکران شده قدرت جذب مخاطب را دیگر ندارند؟ و خیلی چراهای دیگر نیازمند تحلیل و بررسی مفصلی است. چرایی این قصه ی پُر غصه را شاید بتوان با این پرسش مهم آغاز نمود که اصولا سینما و فیلم چه نقشی در تعالی جامعه می تواند داشته باشد؟!
برای یافتن پاسخ این پرسش و گریزی به نقش و جایگاه سینما در جامعه گفتگویی داشتیم با یکی از چهره های جوان و فرهنگی کرمانشاهی وی که صاحب نظر در حوزه هنر و سینما می باشد دیدگاه هایش بر محوری بودن نقش فرهنگ در توسعه جوامع تاکید دارد. پرسش های ما و پاسخ های او هرچند کوتاه و مختصر مسیری را به دنیای وسیع فرهنگ و نقش این مولفه در زندگی شهروندی می گشاید. از اینرو این گفتگو را آغاز راهی برای یافتن راه حل های فرهنگی به منظور گره گشایی از معضلات اجتماعی شهر کرمانشاه می دانیم.
***
کارشناسان بر این عقیده اند که بین توسعه فرهنگی و صنعت سینما رابطه معنی داری وجود دارد از اینرو در جوامع توسعه یافته شاهد رشد مطلوب این صنعت و افزایش تعداد سینما هستیم. لذا تعداد سینماهای موجود شاخص مهمی برای تعیین سطح توسعه یافتگی جوامع شناخته می شود. در گزارش سازمان آموزشی، علمی، فرهنگی ملل متحد یونسکو در سال ۲۰۱۵ سرانه سینما برای هر ۱۰هزار نفر یک سالن بوده که در ایران به ازای هر ۳۰۳ هزار نفر یک سالن است. در این چارچوب کرمانشاه با جمعیت یک میلیونی هم اینک تنها از دو سینمای فعال برخوردار می باشد!
کیوان شمشیر بیگی منتقد و صاحبنظر فرهنگی در پاسخ به این پرسش که چه رابطه ای بین صنعت سینما و توسعه یافتگی وجود دارد می گوید:
به درستی اشاره کردید صنعت سینما یا film industry شامل مجموعه‌ی گسترده‌ای از فعالیت‌های ریز و درشت حرفه‌ایِ اقتصادی – فرهنگی است که کشورهای توسعه یافته چنان از اهمیتش آگاه هستند که توانسته‌اند از طریق آن تنها در سال ۲۰۱۹ بیش از ۳۸ بیلیون دلار کسب درآمد داشته باشند.
همین نمونه می‌تواند روشن کننده‌ی نقش اقتصادی سینما در توسعه باشد، و اگر بخشی از مفهوم توسعه را در رفاه مادی و اجتماعی، افزایش امنیت و آزادی و ایجاد فرصت‌های مناسب جهت مشارکت در امور محلی، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی ببینیم آنوقت به رابطه‌ی بسیار مستقیم و با اهمیت توسعه با انواع صنایع فرهنگی همچون سینما پی خواهیم برد. البته به جز صنعت و اقتصاد سینما حتما می‌توان به اهمیت جنبه‌های دیگر این هنر در توسعه‌ی جوامع پرداخت.
از شمشیربیگی پرسیدیم سینما تا چه حدی می تواند در تغیر و ارتقاء ذائقه فرهنگی شهروندان موثر باشد؟
این سوال را ۳۰۰ سال قبل از میلاد پاسخ گفته‌اند؛ ارسطو در کتاب فن شعر در جایگاه اثباتِ اهداف اخلاقی-آموزشیِ هنر برآمده و نه تنها آنرا موجب ارتقای نگرش افراد جامعه به موضوعات انسانی دانسته، بلکه آنرا علت پالایش روح می‌داند. گمان می‌رود بتوان رابطه‌ای میان توسعه‌ی کشورهایی که از این نتیجه بهره‌ی کافی را برده‌اند با میزان بهره‌گیری از هنر جستجو کرد.
از او در خصوص رابطه بین پخش عمومی فیلم و سطح فرهنگ جامعه پرسیدیم؟
سینما و دیگر هنرهای نمایشی ریشه در رسوم و آئین‌های جمعی دارند، هدف از برگزاری آئین‌های جمعی ایجاد شور و حسی مشترک است برای رساندن مخاطبانش به تجربه‌ای مشترک در بالاترین کیفیت؛ مثال‌هایش را شما ذکر کنید از انسان غارنشین تا انسان ۲۰۲۱ . نشستن در مکانی برای تجربه‌ی جمعی و همزمان مجازی آنچه که بر شخصیت‌های اثر نمایشی می‌گذرد، بیشترین میزان هم ذات‌ پنداری را ایجاد می‌کند، این وضعیت بی‌نظیرِ کهن و به‌روز را در کدام مدل ارتباطی برای تأثیرگذاری فرهنگی می‌توان یافت.
از آنجا که یکی از کم رونقی سینما را در کیفیت فیلم های تولیدی می دانند از این منتقد سینمایی خواستیم که ویژگی های یک فیلم خوب را توضیح دهد:
فیلم خوب فیلمی است که کیفیت دیدگاه شما را نسبت به هر سابجکتی که موضوع فیلم هست ارتقا بدهد، فیلمی که در تلاش برای آنچه که می‌خواسته بگوید موفق باشد.

با توجه به نقش فرهنگ در توسعه جوامع از او خواستیم جایگاه سینما را در این میان تشریح نماید:

اثر هنری بصورت کلی و سینما بطور تخصصی در واقع چه شرایطی را برای کاربر ایجاد می کند؟ مایی که بدون هنر به زندگی عادی مشغول هستیم چه نیازی به هنر داریم؟ چرا باید با یک اثر هنری مواجهه داشته باشیم؟ بصورت مختصر پاسخ این است« چون نیازمند ارتقاء هستیم». هر انسانی پدیدهای پیرامون خود را آنگونه که هست می بیند درست به اندازه دانش و تجربه زیستی اش ولی وقتی یک هنرمند از پدیده ای نام می برد و آنرا در اثر خویش به نمایش در می آورد جنبه های دیگر آن پدیده را که درک نشده اند نمایان می سازد در واقع هنرمند رویکردی جدید در شناخت پدیده ها به انسان می دهد.
بنوعی هر انسانی پدیده های پیرامونش را از نگاه خود تشریح می کند اما فرد هنرمند نسخه ای می نویسد که در هیچ یک از تعابیر مرسوم یافت نمی شود و حتما اثرگذار است.
از این زاویه می توان گفت هنرمند کسی است که لنزش از تمامی اهالی جامعه شفاف تر و شاخک هایش از همه حساس تر است او روحیه حساس تری دارد و مسائل و نقطه ی کورهای جامعه را پیش و بیش از دیگران احساس می کند اینها به واسطه این است که شخص هنرمند در شرایطی رشد کرده که ذاتش این است.
در هنر باید و نبایدی وجود ندارد این می شود نصیحت، هنر این را نمی گوید بلکه وظیفه اش نشان دادن سرنوشت است؛ خواه پند گیری خواه ملال!
در واقع بیننده اثر هنری و فیلم بدون آنکه آن گناه را تجربه کند تنها از دور تماشا می کند و با همزاد پنداری خود را به جای شخصیت های نمایش قرار می دهد و تجربه شخصیت های نمایش را در خود بازآفرینی کرده و دیدگاهش نسبت به آن موضوع تغییر می نماید بدون آنکه آنرا تجربه کند؛ این ویژگی بارز هنر سینما و تئاتر است.
از نقش سینما در حل معضلات اجتماعی پرسیدیم که شمشیربیگی اینگونه توضیح داد که:
کار هنر هشدار دادن و به صدا در آوردن زنگ خطر پیش از وقوع واقعه است. هنرمند بعنوان کسی که در دیدن و شنیدن نسبت به سایر انسان ها حساس تر است خیلی زود متوجه می شود که اتفاقی می خواهد بیفتد و هشدار می دهد. در کشورهای توسعه یافته وقتی بحرانی بوجود می آید دست به دامان اهالی فرهنگ می شوند نسخه ارائه شده نه حرف زدن و یا مهندسی فرهنگ بلکه ” اثر هنری ” است.
نکته نظرات این منتقد فرهنگی انسان را به این اندیشه وا می دارد که سینما چه تاثیر عمیقی بر جامعه و مشکلاتش می گذارد و افسوس که در کرمانشاه آنچه کمتر از همه بها دارد این مقوله از هنر است تا آنجا که سینمایش در بیخ گوش متولی اصلی فرهنگ( اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی) به پارکینگ خودرو تبدیل می شود و صدای اعتراض از کسی بر نمی آید!!

گزارش و گفتگو از: م. بستار