روز قلم مبارکمان باد که از قلم جز فحش و تمسخر و انگ چیز دیگری نصیبمان نشده که خوب نمینویسیم تا با شاهکارهای ادبیات جهان رقابت کنیم تا ناشران رسانه ای آن را با منت چاپ نکنند و مخاطبان گزارش ،یادداشت و در کل تراوشات ذهن ما باشند و آن را بخوانند .
روز قلم مبارکمان باد که اندک کتابفروشی هایی که ممکن است نسخهای از کتاب ما را بفروشند، مدام تعطیل و ورشکسته میشوند، کاغذ در بازار نیست و قیمت کتاب هر روز بالاتر میرود و سبد خرید ما کوچکتر میشود.
اصلا قلم میخواهیم چه کار؟
در کشوری که کار کردن از کار نکردن ضرر مالی و جانیاش بیشتر است، بمانیم در خانه و تماشا کنیم که عمرمان مثل برق و باد میگذرد و ما به هیچ میرسیم و در این حال تنها دل خوشی مان نوشتن باشد، پس مینویسیم چون نوشتن نفس و خون ماست .
چه لذت بخش است آنگاه که قلم با جوهری پاک! به دستت سر می نهد و رقص کنان اسرار را در لایه های زیرین سخن پنهان می کند تا تنها جویندگان گنج سخن آنرا بیابند. این راز قلم در اندیشه و اندیشیدن نهفته است که هر چه اندیشه ها عمیق تر باشد اسرار سخن پنهان تر و کشف آن سخت تر است…
اندیشه ها با قلم آراسته می شوند و با پرداختن هنرمندانه به آنها نیکویی هایشان چون تندیسی زیبا برابر خواننده خلق می شود که او را محو تماشای خود می نماید و لب ها را به تحسین وا می دارد…
هر قلم صریری است که از اعماق جان های پاک بیرون می آید، در فقر درویشی می کند، در نیاز سرود بی نیازی می سراید، در شیپور جنگ، صدای صلح می دمد و در فتنه و آشوب، بجای چنگ انداختن، چنگ می نوازد!!! در مناره ها خیرالعمل و در ناقوس ها نوید بخش آرامش و آسایش است…
آری قلم همان نفخه ی صور است که تعظیمش از روز الست آمده و در مبعث قسمش تکرار و تذکری دوباره بود، برای آدمی، و ماموریتش دمیدن اندیشه های نو و تازه بر کالبد جوامعی که از رمق افتاده اند. آنچه از تاریخ بشر و حیات او تا به امروز بر صفحه گیتی به یادگار مانده است چیزی جز نقش و رسالت مانای قلم نیست. آیندگان چیزی جز این نقش بدستشان نمی رسد…
سوال مهمتر برای من این است که قلم مهمتر است یا قلمدان؟ شوخی نمیکنم! سوالم بسیار جدی است! برای نویسنده شدن و در کل رسانه ای شدن…
قلم مهم است یا قلمدان؟ آیا قلمدانی که مسئولیت نگهداشتن قلم شما را دارد، اهمیت دارد که در باره آن هم نوشت؟ لابد این روزها آن قدر جوگیر قلم و قلمگیری هستیم که این فقره را خارج از بحث دانسته و معتقد باشیم که اساسا قلم خود میچرخد و میرقصد و خلق میکند و قلمدان را با رقص میانه کاغذ چه ارتباط؟
شاید هم بگویید چه ربطی دارد خلط قلم و قلمدان؟ عرض میکنم که ربطش به هزار و یک دلیل سمت و سو و گفتمان صاحب قلم را مشخص میکند. قلمدان شما مانیفست شماست….
این که قلمتان را در کدام قلمدان قرار میدهید، همان ثبات فکری و آینده قلمتان را مشخص میکند.
نمی شود که هم از قیمه امام حسین نگذشت و هم از کف و هورای لشگر ابنزیاد. قلمدان همان تمیز دهنده حق و باطل اهالی رسانه و حتی نویسندگی است. قلمدان تان اگر قدرت تمیز داشت، قلم خود میچرخد و سره از ناسره را مینگارد وگرنه مینویسی و مینویسی و مینویسی و عاقبت مخاطب زیر لب میگوید: این مهملات چیست که قطار کردهای؟!
دین مبین اسلام نیز با یاد کردن و قسم خوردن خداوند بر نور، قلم و هر آنچه قلم مینگارد در سوره شصت و هشتم قرآنکریم، ارزش والای نوشتن و نگارش را بیان میکند، اما نه هر نوشتنی و هر نگارشی! قلم وقتی به درستی بر صفحات حرکت کند میتواند هر دسیسه، اشتباه، کمی و کاستی جامعه، دروغگویی و افترا، بداخلاقی و تهمت و بسیاری نقایص را برطرف کند، چرا که ارزش و جایگاه واقعی که خالق هستی برایش تصور کرده قابل استناد است و میتوان بر آن قسم خورد.
در زمانه ما نیز اهمیت قلم و نویسندگی بسیار مهم، حساس و مسؤولیتزا است، به خصوص برای اشخاصی که در حوزه مطبوعات و رسانه فعالیت دارند . آنها در هر جایگاه و هر مرتبهای که هستند و با هر تفکر و هر شیوه و سبکی برای زندگی، آنچه ارزش نوشتههایشان را کم یا زیاد میکند میزان حس مسؤولیتی است که در «جایگاه نگارنده» دارند.
خبرنگاران و اهالی رسانه به عنوان یکی از مؤثرترین اقشارجامعه همواره نقش پیشرو در رویدادهای مهم کشور داشته و عموماً نشریات و رسانه های برخط و آنلاین را مهمترین مأمن و محل طرح افکار و اندیشههای خود میدانند. آنچه در سال های گذشته فضای نشر را غبارآلود و گرفتار چالش کمعمقی میکند، روی آوردن برخی از خبرنگاران و نویسندگان برخی رسانه ها به مطالب به اصطلاح کپیپیس و تکراری است.
اگر چه با بررسی نشریات و رسانه های برخط و آنلاین در سالهای گذشته بعضاً با سایر رسانه ها اعم از مکتوب و غیر مکتوب بسیار پر مغز که محتوا و ساختاری استاندارد و قابل قبول دارند روبرو میشویم، اما به نظر میرسد که بخشی وسیعی از آنها در بند مطالب سطحی، تکراری و کم محتوا گرفتار شدهاند که این نقیصه نهتنها دست اندرکاران نشریات و رسانه های برخط و آنلاین از اهداف و رسالتهای اصلی خود نظیر آگاهیبخشی، نقادی و نظریهپردازی دور میکند، در آینده آنها را با بحران شدید کمبود مخاطب مواجه میسازد.
بعنوان سخن پایانی باید گفت بوسه بر قلم هایی میزنم که به فضیلت صداقت آراسته اند و در هیچ شرایطی به تحریف حقیقت نمی پردازند. به فضیلت استقلال رسیده اند یعنی به هیچ منبع زر زور و تزویری وابستگی ندارند و همواره بر فضیلت عدالت پایبند هستند و هرگز حقی را تضییع نمی کنند و به ناحق از ناحقی دفاع نمی نمایند و قلمی که آراسته شده بر این سه فضیلت باشد مانا ست و قابل تقدیر. در مقابل این قلم ها دست بر سینه و سر تعظیم دارم
محمد حقیقی راد
- منبع خبر : چویرنیوز
Tuesday, 10 September , 2024